دانشجوي تهران شمال :
نكته : وقتي مي خونيد اين قسمتو سعي كنيد لباتون تا حد امكان غنچه باشه:
بي ادب , تو واقعا عقلتو از دست دادي . منو ترسوندي بي ...تلفظ : بي ششووور ) اميدوارم ولنتاين كچل شي . بد بد بد)
دانشجوي تهران جنوب :
(.... .... .... ..... ... .. ... ..كلا سانسور شد )
دانشجوي دانشگاه تهران :
وطن فروش مزدور , ليبرال خود فروخته , مخل نظام , تو حق شركت در انتخابات بعدي رو نداري با اون كانديد از خودت نفهم تر , فاشيست تند رو
(توجه داشته باشيد كه موضوع دعوا سياسي بوده)
دانشجوي پزشكي :
در ديكشنري اين بروبچ كلمه ي فحش تعريف نشدست
دانشجوي هنر :
من شعر دوازدهم از هشت كتاب استاد سهراب رو به تو بي ادب بي فرهنگ تقديم مي كنم اميدوارت گيتارت بشكنه و تا اخر عمر يكه و تنها و بي عشق و ژوليت بموني .
وفتي هم كار بالا مي گيره كاريكاتور همديگه رو مي كشن .
دانشجوي الهيات :
يا ايهو الذي فحشو فحشً فاحشتن اي هستيت به عدم مبدل , اي دچار دور تسلسل شده , اي علتت به ممكن الوجود گرويده , فلسفه ي تو دچار تضاد شده و من به خود اجازه ي بحث نمي دم .... *
*: اين آخري كه گفت از اون ناجوراش بود كه فلش بك زد به دوران دبيرستان و رشته ي علوم انساني كه مي خوند و واسه خودش يلي بود
دانشجوي تربيت بدني:
به من گفتي ... , ... خودتي و جد و آبادت
به همين كوتاهي البته بعدش يه 2 ساعتي بزن بزن مي شه
دانشجوي زبان خارجي :
هنوز دعوا نشده , شروع مي كنن خارجكي بلغور كردن البته به نظر من اگه ترجمه ي حرفاشونو مي دونستند خودشون رو زبونشون فلفل مي ريختن و 2 روز تو اتاق خودشونو حبس مي كردن
دانشجوي حقوق :
تو با اين كارت به حقوق شهروندي من تجاوز كردي و من طبق اصل 153 قانون اساسي حق دارم ازت شكايت كنم و مادرتو به عزات بشونم شما مي تونيد هيچي نگيد اما هر چي بگيد بر عليه شما تو دادگاه استفاده مي شه .
راستي اگه وكيل تسخيري خواستي به خودم بگو
دانشكده ي كاشون :
كسي با تو حرف نزد . كثافت مرض . از جلو چشام خفه شو
( من قصد توهين يه هيشكي رو ندارم )
دانشجوي دختر
دراكثرموارددختره وقتي باپسره دعواش ميشه:
دختر:تو هميشه به من دروغ گفتي ,
تو هيچ وقت منو دوست نداشتي ,
من بازيچه ي دستاي كثيفت بودم ,
حالا جواب خونوادمو چي بدم ؟
برو گمشو ديگه نمي خوام ببينمت .
|